این کتاب همانطور که از نام آن مشخص است در غالب حکایتهایی زیبا و تامل برانگیز روایت شده است. حکایت دولت و فرزانگی، داستان جوان 32 سالهای است که از شغل فعلیاش خسته و بیزار شده است و به دنبال راهی میگردد تا درآمد خود را افزایش دهد اما در این مسیر با مشکلاتی مواجه میشود. او نزد عموی ثروتمندش میرود و از او پول میخواهد اما عمویش از دادن پول به او خودداری میکند و به جای این کار جوان را به شهری دور افتاده که باغبانی سالمند به نام «آنی» در آن زندگی میکند، میفرستد.
کتاب اثر مرکب و مضمون و هدف گذاری آن به نحوی است که مدیر، کارمند، مرد، زن، پیر، جوان و هر مخاطبی در هر قشر و سن و شغل و حرفه ای بتواند به فراخور نیازش از آن بهرمند شود و برای موفقیت و تداوم موفقیت به آن نیازمند باشد. تا آنجا که نویسنده در مقدمه کتاب ادعایی بزرگ میکند و میگوید: مهم نیست چه چیزی یاد می گیرید یا از چه استراتژی و تاکتیکی استفاده می کنید، موفقیت در نتیجه اثر مرکب به دست می آید.
هر کسی که با مدیر کار می کرد، احساس امنیت داشت. هیچ کسی احساس کنترل شدن یا ترس و تهدید نمی کرد چون همه از ابتدا می دانستند که مدیر چه می کند و علت کارهای او چیست یک مرد جوان ، سراسر جهان را به جستجوی یک مدیر بزرگ می پردازد. او می خواهد برای این مدیر بزرگ کار کرده و یاد بگیرد مانند وی مدیر بزرگی شود. اما بسیاری از جاهایی که او می رود، انگیزه ای در او ایجاد نمی کند. او مدیران خشنی را ملاقات